تو فکر می‌کنی من هم مثلِ بعضی استعاره‌های آهسته، 

جایم فقط کنارِ همین کلماتِ کودن است. 

تو فقط یک راه داری: بزن! 

همه‌ی تیرهای خلاص 

از هجدهمِ همین جهانِ مزخرف می‌گذرند. 

تعلل نکن، 

تا ترانه‌ی بعدی راهی نیست. 

من آب‌ام را خورده، 

کَفَنَم را خریده، 

اشهدِ علاقه‌ام به عدالت را نیز خوانده‌ام. 

تو یکی . دستِ مرا نخواهی خواند! 

حالا بروم، یا بمانم؟ 

دارد باران می‌آید، 

دارد یک ذره نورِ آبی 

به غشای شیشه نوک می‌زند. 


تو برو نمازت را بخوان، 

من هم می‌روم ترانه‌های خودم را.




نوشته از علی صالحی...

  ,تو ,همین ,یک ,فقط ,هم ,  تو ,من هم ,بروم، یا ,حالا بروم، ,خواند  

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وردپرس فارسی بیمه اجتماعی عشایر و روستا و کشاورزان و رانندگان پایگاه صابرون فروشگاه اینترنتی حاج قاسم سلیمانی شهر آینده فروش آینه کنسول پلی یورتانی ENGLISH فروش فایل های دانشگاهی وکیل سلام